◦همشون نامردن‏◦

◦●◦نامردیه پسرا◦●◦

◦همشون نامردن‏◦

◦●◦نامردیه پسرا◦●◦

فروغ فرخزاد

من به مردی وفا نمودم و او 

پشت پا زد به عشق و امیدم

هرچه دادم به او حلالش باد 

غیر از آن دل که مفت بخشیدم 

 

دل من کودکی سبک سر بود 

خود ندانم چگونه رامش کرد 

او که میگفت< دوستت دارم > 

پس چرازهر غم به جانش کرد 

 

اگر از شهر آتشین لب من 

جرعه ای نوش کرد وشدمست 

حسرتم نیست زآنکه این لب را 

بوسه های نداده بسیار است 

باز هم در نگاه خاموشم 

قصه های نگفته ای دارم 

باز هم چون به تن کنم جامه 

قصه های نهفته ای دارم 

 

باز هم میتوان به گیسویم 

چنگی از روی عشق ومستی زد 

باز هم میتوان در آغوشم 

پشت پا برجهان هستی زد 

 

باز هم میدود به دنبالم 

دیدگانی پر از امید ونیاز 

باز هم با هزار خواهش گنگ 

می دهندم به سوی خویش آواز 

 

باز هم دارم آنچه را که شبی 

ریختم چون شراب در کامش 

دارم آن سینه را که او میگفت 

 تکیه گاهی ست بهر آلامش 

 

ز آنچه دادم به او مرا غم نیست 

 حسرت و اضطراب و ماتم نیست 

غیر از آن دل که پر نشد جایش 

به خدا چیز دیگرم کم نیست 

 

کو دلم؟کو دلی که برد و نداد 

غارتم کرده،داد میخواهم 

دل خونین،مرا چکار آید 

دلی آزاد و شاد می خواهم 

 

دگرم آرزوی عشقی نیست 

بی دلان را چه آرزو باشد 

دل اگر بود باز مینالید 

که هنوزم نظر به او باشد 

 

او که از من برید و ترکم کرد 

پس چرا پس نداد آن دل را 

وای بر من که مفت بخشیدم 

دل آشفته حال غافل را...

نظرات 18 + ارسال نظر
آتنا 9 دی 1389 ساعت 07:11 ب.ظ http://www.sigare-talkh.blogfa.com

سلام خانومی.
خوبی؟
همشو خوندم...مثه اینکه باید بیشتر باهات دوست شم!
من سوم دبیرستانم!تجربمم تو این چیزا کم نیس!
پسرا همشون آشغالن.پست و کثافتن!
دل نبند!!! میخواستی به خاطر یه آشغال خودکشی کنی؟؟
اره؟ارزششو داره؟؟؟؟ چی فکر کردی؟فکر کردی زندگی همین ۲روزه که به خاطر اون وحید ببخشید هرزه میخواستی خودتو فنا کنی!حقا که ما دخترا از بیخ و بن ساده ایم!
انقدر احساساتتو خرجش کردی که اینطوری پاسخ داده!
اون دنبال س*ک*س بود! خب؟!!! این یه چیز غریزیه! اما حنی اگه بهترین پسر روی زمینم بهت گفت بیا .............. و گفت باهات ازدواج میکنم غصه نخور! تو باور نکن!
پسرا پستن!آشغالن! به خاطر اونا بشینی گریه کنی؟
دختر بشین فکر کن! خودتو بکش کنار.خطتو عوض کن و خاطراتو بریز تو سطل آشغال!
به درک! دنیا ادامه داره.... این اولی بود!
اوووووووووووووووووووووو اینقدر میان و میرن که دلت به حال این روزهایی که داری میسوزه!میگی چقدر ببخشید خل بودم
به خاطر اون هرزه حتی فکر خودکشی اومد تو مخم!
نه بابا! زندگی ادامه داره! دنیا ادادمه داره!
اونم میره ..تو هم بزرگ میشی! اینا هم فراموش میشه!
بیا پیشم.حس میکنم مثل خودمی..

مهـسا 9 دی 1389 ساعت 09:38 ب.ظ http://shahzade-royaei.blogfa.com/

سلام ممنون خوبی شما هم وب خوشکلی داری اره همه مردا اشغالن لیاقت هیچی ندارن دوس دارم بیشتر باهات اشنا شم سپیده جان موفق باشی این ایدیمه خواستی ادکن خوشحال میشم بات بیحرفمromantic_6909 راستی لینکت میکنم موفق باشی

پرنسس 10 دی 1389 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.perancess.blogsky.com

سلام عزیزم خوبی؟وب بسیار زیبایی داری
اعصابتو به خاطر آدمای عوضی مثل پسر جماعت هیجوقت خرد نکن

الهام 10 دی 1389 ساعت 01:10 ب.ظ http://fasle-tanhaei.blogsky

سلام
خوبی سپیده خانوم؟
همه ی پست هات رو خوندم. ببین عزیزم قصد نصیحت کردن و این حرفا رو ندارم. ولی همین که از تصمیم خودکشی منصرف شدی نشون میده که میتونی راهت رو عوض کنی... بیشتر پسرا اینطورین. مطمئن هم باش که اون چوبش رو میخوره و اینطوریا هم نیست که کار دنیا الکی باشه. تو هنوز داری میری تو اوج جوونیت... نذار بقیه راه عمرت بیهوده تلف شه. بخدا قصد نصیحت ندارم ولی نمیخوام راهی رو که نباید تکرار شه و بری. اون آدم دوستت نداشته بلکه پی هوس بازیه خودش بوده ولی از جاییکه دوست داشتن تو از سر هوس نبوده اونم که ظرفیتش رو نداشته رفته پی یکی دیگه. یه زندگی نو بساز. اون لیاقت تو رو نداشته. خودت رو برای یه زندگی نو آماده کن روزی هم میرسه که دوست داشتن واقعی رو تجربه کنی. این اتفاق باعث میشه که یکم چشم و گوشت رو بیشتر باز کنی.
میدونم سخته ولی شدنیه. حالا میگی اگه تو طبیب بودی درد خودتو دوا می کردی. قضیه من یه خورده فرق داره.
ولی خب دو تامونم داریم تو آتیشش میسوزیم. دلم نمیخواد این نظر تایید بشه. برای خودت بخونش. اگه مایل بودی بیشتر با هم صحبت می کنیم.

الهام 10 دی 1389 ساعت 01:12 ب.ظ http://fasle-tanhaei.blogsky

ای وااااای
اینکه تایید شد؟!!!

مصطفی 10 دی 1389 ساعت 06:10 ب.ظ http://e71.blogsky.com/

سلام گلم
ممنون که سر زدی به یک نامرد
پاینده باشی

تینا 10 دی 1389 ساعت 09:09 ب.ظ http://darone-man.blogsky.com

سلااااام جیگر. منم فکر میکردم تایید نشده ولی دیدم تو پست قبلیش تایید شده. شاید قسمت نظرات قبلیشو اشتباه باز کرده بودی.

نمیشه نخرم آخه. گناه داره. اونم نوروز به ما کادو میده

ali 10 دی 1389 ساعت 09:33 ب.ظ http://myweblog2.blogsky.com

سلام امید وارم حالت خوب باشه چرا فکر می کنی همه ی پسرا نامردن .اگه نامردن پس چرا دنبال پسرایید؟

توجوابت بایدبگم که من به وبلاگای زیادی سرمیزنم واگه ازش خوشم اومدبراش نظرمیذارم کاریم به دخترپسربودنش ندارم.بعدشم فک کردی من اونقدبدبختم که بخوام بانظرگذاشتن برم دنبال پسرایاباهاشون دوس شم؟پس بایدبگم برات متاسفم که همچین طرزفکری داری‏!فقط همین‏!‏

ali 10 دی 1389 ساعت 11:00 ب.ظ http://myweblog2.blogsky.com

دختر خوب شما بد برداشت کردی من میگم چرا به پسرا بد بیرا میگی

چرا یه خورده به دخترای که نامردی میکنن توجه نمیکنی من منظور بدی

نداشتم

ali 11 دی 1389 ساعت 09:28 ق.ظ http://myweblog2.blogsky.com

ولی تو با بد گوی به پسرا چی نسیبت میشه فکر کردی با بد گوی های تو پسرا عوض میشن؟

صداس عشق... 11 دی 1389 ساعت 09:05 ب.ظ http://sedaieshgh.blogfa.com

سلام سپیده جون....
داستان جالبی داری...
آره...نا مردن
مرسی که بهم سر زدی....
بازم بیا

ali 13 دی 1389 ساعت 08:56 ق.ظ http://myweblog2.blogsky.com

باشه.امیدوارم موفق بشی.

س 24 آذر 1390 ساعت 10:21 ب.ظ

آآآآآآآآآآآآآآآآآآدم نیستن

الی 25 مرداد 1391 ساعت 04:57 ب.ظ

الی 25 مرداد 1391 ساعت 05:10 ب.ظ

بجه ها سلام من امروز بعد ٤ سال با دوست بسرم که عاشقش بودم رابطمو تموم کردم.باور کنید همه بسرا بد نیستن فقط ما جون به یکی علاقه مند میشیم و رفتار نامناسب میبینیم از بقیه زده میشیم.من دانشجوی سال آخر روانشناسی هستم.خوشحال میشم بتونم براتون کاری کنم . . . همه دختراهای خوب و مهربون ایرانی رو میبوسم.

تبسم 23 فروردین 1392 ساعت 08:13 ب.ظ http://mohadesehe.mihanblog.com/page/6

عزیزمدونه به دونه حرفات قبول دارمبه وبلاگم سربزن گلم خوشحال میشم

ناشناس 10 شهریور 1394 ساعت 11:37 ب.ظ

سلام. من پسرم
تو همه عمرم به هیچ کس توهین نکردم
هیچوقت ادم بدی نبودم
یه دوس دختر دارم
منو خون به جگر کرده
از همه چیم ایراد میگیره
زندگیمو زهر کرده. خدا میدونه که از گل بهش تاحالا کمتر نگفتم. من بهش کمک کردم اعتماد به نفسشو بدست بیاره اما اون هر روز و هر دقیقه زجرم میده. من نه ازش سکس خواستم نه چیز بدی. اما اون هر ثانیه غرورمو میشکنه. همش میگه ولت میکنم. من هیچ اعتراضی به این وضعیت نمیتونم بکنم چون دوسش دارمو اگه اعتراض کنم میترسم منو ول کنه. من هرگز نمیتونم بگم جوونی کجایی یادت بخیر چون ثانیه به ثانیه جوونیم رو زجر کشیدم. با تمام وجود خورد شدندخودمو حس کردم. اونوقت شما میگی منی که پسرم آشغالم. منصفانه نیست.

نفس 6 فروردین 1396 ساعت 05:37 ب.ظ

همه مردا اسغال نمن ١١سال ازدواج کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد